عقل و دین

بیان مسائل دینی به زبان عقلی

عقل و دین

بیان مسائل دینی به زبان عقلی

تربیت دینی (1):

همهء ما عموما در خانواده ای مذهبی بزرگ شده ایم و اعمال و وظایف خود را معمولا از طریق خانواده فرا گرفته ایم و بالتبع فرزندان خودمان را هم در محیط خانواده مان تربیت می کنیم.اما باید توجه کنیم تا این فرآیند تربیت دینی فرزندانمان را درست انجام دهیم و مخصوصا اگر در تربیت دینی خودمان،کوتاهی هائی انجام شده باشد،مراقب باشیم تا آن کوتاهی ها و کم و کسری ها را به فرزندان خود منتقل نکنیم.

نکتهء مهمی که باید بدان توجه کنیم،این است که والدین ما عموما عالم دینی نبوده و نیستند و فقط در حدّ اطلاعات عمومی و سطحی،ممکن است از آموزه های دینی،چیزهائی را یاد گرفته باشند.مخصوصا که در محیط خانواده ها و جامعهء ما،خرافات و نیز،مطالب نادرست زیادی نیز وجود دارد.به همین جهت،باید توجه کنیم که هرچند محیط خانواده برای شروع تربیت دینی،مناسب ترین جایگاه است،اما نمی توان امیدوار بود که این جایگاه بتواند تمامی نیازهای دینی یک کودک را به آموزه های دینی، کاملا تأمین کند.برای توضیح بیشتر مطلب،یک مثال می زنم:

 همهء ما در کلاس اول ابتدائی،حروف الفبا را یاد گرفته ایم و این حروف الفبا تا آخرین روز عمر مان به کار ما خواهد آمد.حتی اگر قصد اقامت دائم در یک کشور دیگری را هم داشته باشیم،ناگزیر باید الفبای آن کشور را یاد بگیریم و تا آخر عمر مان هم آن را فراموش نکنیم؛اما علیرغم اهمیت حروف الفبا،هیچ آدم عاقلی،تا آخر عمر در کلاس اول ابتدائی درجا نمی زند و در آن مقطع،متوقف نمی شود و باید برای تحصیل مطالب بیشتر،به کلاسهای بالاتر برود.همانطوری که درجا زدن در کلاس اول ابتدائی،هیچگونه افزایش مفیدی در اطلاعات یک فرد نخواهد داشت و صرفا تکرار مکررات خواهد بود،در جا زدن و متوقف شدن یک فرد در محیط تربیت دینی یک خانواده نیز مثمر ثمر نخواهد بود.

حداکثر چیزی که یک خانوادهء مذهبی عادی می تواند به کودک یاد بدهد،این است که مثلا نماز بخواند و روزه بگیرد و کمی هم مسائل اخلاقی و روخوانی قرآن و برخی دعاهای عادی و روزمرّه را یاد بگیرد؛آنهم در حد بسیار پایین و به شکلی کاملا ابتدائی ...

در حالیکه وظایف مسلمانی یک فرد مسلمان،بسیار فراتر از اینهاست و معمولا محیط خانواده نمی تواند به تنهائی،تمامی نیازهای آموزش دینی کودک را تأمین کند.از طرفی در محیط خانواده،مسائل خرافی و نادرست نیز به کودکان منتقل می گردد.

متأسفانه اکثر ماها،احکام دینی مان را به همان صورتی که در دوران کودکی یاد گرفته ایم،انجام می دهیم و معمولا تغییر یا پیشرفت محسوسی در نحوهء انجام اعمال مان دیده نمی شود.مثلا اگر در مساجد شهرمان به نحوهء برگزاری نماز جماعت توجه کنیم،خواهیم دید که بیشتر نمازگزاران،کیفیت نمازشان،نه تنها هیچ شباهتی با سایر نمازگزاران ندارد؛بلکه هیچگونه هماهنگی ای با رساله های عملیّهء علمای بزرگوار نیز ندارد؛:هرکسی تکبیرة الاحرام یا قنوت و ... را دقیقا به همان شکلی که در کودکی یاد گرفته،انجام می دهد.

علاوه بر این،خیلی از افراد جامعه ممکن است که اصلا تا آخر عمر به هیچ رساله و یا عالم دینی مراجعه نکنند و اعمال دینی شان را صرفا از پدر و مادر و اطرافیان خود که معمولا عالم دینی نیستند،یاد گرفته باشند که چنین افرادی را در اطراف خودمان به وضوح و به وفور،مشاهده می کنیم.چنین رویّه ای باعث می شود که ما عموما نتوانیم حتی به حداقل وظایف مسلمانی مان عمل کنیم و همان مقداری را هم که عمل می کنیم،از عمق و دقت کافی برخوردار نباشد.مخصوصا در مورد احکامی که جنبهء اجتماعی دارند،درست عمل نکردن به آنها می تواند باعث بروز مشکلاتی در سطح جامعه و روابط بین انسانها شود.بسیار شاهد بوده ایم که درست عمل نکردن به احکام اجتماعی،نه تنها باعث بروز ناهماهنگی در بین افراد جامعه شده است،بلکه حتی باعث به وجود آمدن تنش ها و درگیری های ناگوار گردیده است.

باید توجه کنیم که احکام دینی ما فقط به نماز و روزه و توصیه های اخلاقی و قرائت قرآن و چند تا دعای ساده خلاصه نمی شود:

اولا ما احکام دینی مان که از آنها با عنوان فروع دین یاد می کنیم،شامل نماز و روزه و خمس و زکات و حجّ و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و تولّا و تبرّااست که هر کدام از اینها دقیقا از روزی که هر انسان مسلمان شیعه به سن بلوغ شرعی می رسد،با رعایت شرایط انجام هرکدام از آنها،بر آن مسلمان ، واجب می گردد. هر فرد شیعه که خودش مجتهد نباشد،باید با پیروی از یکی مجتهد اعلم،به احکام دینش عمل کند.متأسفانه مواردی مانند جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و تولّی و تبرّی،علیرغم واجب بودن،معمولا در محیط خانواده،آموزش داده نمی شود.

ثانیا اصول دین ما که شامل توحید و عدل و نبوّت و امامت و معاد است،قابل تقلید نبوده و هر مسلمانی موظف است تا به اندازهء توانائی عقلی خود،صحت آنها را کشف کند و به یقین قلبی در مورد هر کدام از آنها برسد.

در کنار اینها ما مفاهیم دیگری را نیز به عنوان عقاید و سنت های دینی داریم که اطلاع از آنها بر هر فرد مسلمان،ضروری است:مانند قضا و قدر و سرنوشت و جبر و اختیار و شفاعت و سؤال قبر و معراج پیامبر اکرم(ص) و سنت امتحان و املاء و استدراج و ... که معمولا افراد عامی و عادی جامعه،اطلاعات چندانی در مورد آنها ندارند.از ائمهء اطهار (علیهم السلام)نقل شده است که هرکس به معراج و شفاعت و سؤال قبر،اعتقاد نداشته باشد،از ما نیست.

ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.