-
اسلام،دین اجتماعی:(1)
چهارشنبه 21 شهریور 1397 15:19
زندگی چیست؟نان،آزادی،فرهنگ،یمان،دوست داشتن! اگر پیاده هم شده است،سفر کن.در «ماندن» می پوسی!«هجرت»،کلمهء بزرگی در تاریخِ«شدنِ»انسانها و تمدّنها است.اروپا را ببین؛امّا وقتی که ایران را دیده باشی.وگرنه کور رفته ای و کورتر برگشته ای. آفریقا،مصراع دوّم بیتی است که مصراع اوّلش اروپا است.در اروپا مثل غالب شرقی ها،بین رستوران...
-
اسلام مترقّی:(17)
چهارشنبه 21 شهریور 1397 07:32
بزرگترین کار روشنفکر،این است که مکتب اسلام را از چنگ تمدّن و فرهنگ و علوم به ظاهر اسلامی،بِرَهاند؛و اسلام را چنان خالصانه بفهمد،که«بِلال» می فهمید،نه چنان که«بوعلی»،«ملّاصدرا» یا «محیی الدّین عربی».اسلام را چنان بفهمد،که«ابوذر»،این مسافر بیابان می فهمید! باید فرهنگ اسلامی را از فرهنگ هائی که وارد اسلام شده...
-
اسلام مترقّی:(16)
سهشنبه 20 شهریور 1397 23:38
تشیّع،اسلامی بود که با«نه»ی علی بزرگ – وارث محمّد(ص)و مظهر اسلامِ عدالت و حقیقت – در تاریخ اسلام،چهرهء خود را مشخّص کرد و نیز جهت خود را؛«نه»ای که وی در شورای انتخاب خلیفه،در پاسخ عبدالرّحمان ابن عوف – مظهر اسلام اشرافیّت و مصلحت – گفت. این«نه»،به عنوان جبهه گیری نهضت شیعی در تاریخ اسلام،تا پیش از صفویّه،شاخص نقش...
-
اسلام مترقّی:(15)
سهشنبه 20 شهریور 1397 20:03
کفر و دین،تعصّب و تفرقه نیست؛خیال بافی های بی درد و جدال بی دردان فیلسوف و صوفی نیست.کفر و دین،«غیّ» و «رشدِ»انسان است.[ «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ: در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است» (بقره:256) ] . من از اسلامِ استعمارزده سخن می گویم؛و هیچ نیروئی در...
-
اسلام مترقّی:(14)
سهشنبه 20 شهریور 1397 12:08
تا آنجا که من می فهمم،مترقّی ترین ابعاد اعتقادی یا عملی اسلام،که آگاهی،آزادی،حرکت و عزّت پیروان خویش را تضمین می کند؛و بیش از همه، قدرت و مسئولیّت اجتماعی ایجاد می کند؛عبارتند از: توحید،جهاد،حجّ. هرگز از دوباره جان گرفتن ابلیسِ بی جان شده غافل مباش!که انقلاب،پس از پیروزی نیز،هماره در خطر انهدام است،در خطر «ضدّ انقلاب»...
-
اسلام مترقّی:(13)
سهشنبه 20 شهریور 1397 09:11
لیبرالیسم سرمایه داری(دموکراسی غربی)می گوید: «برادر!حرفت را خودت بزن،نانت را من می خورم». مارکسیسم می گوید: «رفیق!نانت را خودت بخور؛حرفت را من می زنم». فاشیسم می گوید: «نانت را من می خورم؛حرفت را هم من می زنم؛تو فقط برای من کف بزن»! امّا اسلام راستین می گوید: «نانت را خودت بخور؛حرفت را هم خودت بزن؛من برای این هستم تا...
-
اسلام مترقّی:(12)
دوشنبه 19 شهریور 1397 19:29
حمزه،یک مجاهد است،که در گیراگیر جهاد،کشته می شود.امّا امام حسین(ع)،یک شهید است،که حتّی قبل از کشته شدن خویش،به شهادت رسیده است؛نه در گودی و گودال قتلگاه،بلکه در درون خانهء خویش.از آن لحظه که به دعوت ولید – حاکم مدینه – که از او بیعت مطالبه می کرد،«نه»گفت. شهادت حمزه ای،کشته شدنی است که شهید را انتخاب می کند ؛یا شهادتی...
-
اسلام مترقّی:(11)
دوشنبه 19 شهریور 1397 13:23
در غیبت امام حسین(ع) و بدون او،مناسک حجّ،معنا ندارند.وقتی که در صحنهء حقّ و باطل نیستی،هرجا می خواهی باش؛می خواهی به نماز بایست،می خواهی به شراب بنشین؛هیچ فرقی ندارد.موقعی که حسین(ع)،سنّت حجّ را نیمه تمام گذاشت و حرکت کرد و بیرون آمد،آن هائی که همچنان به طواف بر گِرد خانهء خدا ادامه دادند،با آنها که بر گِرد درِ کاخ...
-
اسلام مترقّی:(10)
دوشنبه 19 شهریور 1397 07:41
برای چه بود که همهء مردم،به شدّت دور اسلام آمدند؛و مثل تشنه،بلافاصله دور اسلام گشتند؟در ابتدای کار،برای مردم رنج کشیده،نه دغدغهء توحید بود،نه نبوّت،نه معاد.تودهء مردم که بحث فلسفی و بحث علمی ندارند!توده های مردم،از ظلم به ستوه بودند،و به عدل اسلام پناه آوردند. برای اینکه،اصل اوّلی که به عنوان اصل تازه اعلام گردید – که...
-
اسلام مترقّی:(9)
یکشنبه 18 شهریور 1397 23:35
من اساساً اصطلاح «روحانیّت» را،یک اصطلاح اسلامی و شیعی نمی دانم؛و معتقدم این اصطلاح،اخیراً از مسیحیّت گرفته شده؛و در متون اسلامی ما،چنین کلمه ای،به این معنا نیامده است.بلکه در اسلام،به جای روحانی و جسمانی،ما عالِم داریم و متعلّم ؛و بنابراین،باید به جای روحانی گفت: «عالِم اسلامی». عالِم اسلامی چه کسی است؟ به نظر من،در...
-
اسلام مترقّی:(8)
یکشنبه 18 شهریور 1397 19:15
اسلام به عنوان عقیده را،باید در قرآن ، زندگی پیغمبر(ص) ، شناخت اصحاب و پروردگان نمونهء مکتب اسلام شناخت؛یعنی همان منابعی که امروز،حتّی در میان دانشمندان اسلامی و برنامهء رسمی تحصیلات اسلامی،متروک مانده،و در میان مردم مجهول است. اشعار شعرای جاهلیّت عرب،در مدارس اسلامی،به عنوان متن ادبی تدریس می شد؛امّا نهج البلاغه هرگز...
-
اسلام مترقّی:(7)
یکشنبه 18 شهریور 1397 12:55
کفر را در قرآن نگاه کنید:همواره تعریف کفر و دین،تعریف به عمل است،نه تعریف به ذهنیّت: « أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ» ،دیدی آدمی را که اصلاً تکذیب دین می کند،یعنی مذهب را نفی می کند.خوب، چه کسی است آن که مذهب را نفی می کند؟ آن کسی که متافیزیک[یعنی ماوراءالطّبیعه]را نفی می کند؟خدا را نفی می کند؟روح را نفی می...
-
اسلام مترقّی:(6)
یکشنبه 18 شهریور 1397 08:07
من حضرت فاطمه(س) را – در طول تاریخ بشریّت – واسطةُ العِقد میان دو دوران در زندگی انسان و دو سلسله در رهبری مردم و انجام رسالت بزرگ خدائی در زمین،یعنی «نبوّت و امامت» معرّفی می کنم.و در جامعه ای که زن از هر فحری محروم است،ایشان را وارث همهء افتخاراتی که از آدم (ع)تا ابراهیم،و از ابراهیم(ع) تا محمّد(ص)گرد آمده می دانم؛و...
-
اسلام مترقّی:(5)
شنبه 17 شهریور 1397 23:35
علیرغم همهء این آیات یأس و بیّنات زوال،با ایمانی لبریز از یقین و اطمینان مؤمنی که به وعده های خداوندش دل بسته و دیده دوخته است؛ظهور قائم آل محمّد(ص)،مهدی موعود و منجی مصلح منتقم عدالت گستر آزادی بخش و رستگاری دِهِ انسان را؛ومرگ این فرهنگ و فریب دجّالی،و سقوط این نظام حاکم سفیانی را،در عالم،در قلب ملّت های قربانی،و در...
-
اسلام مترقّی:(4)
شنبه 17 شهریور 1397 20:16
وقتی که قرآن می گوید: « خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ» ،یک عالِم قرن سوّم کم تر می فهمد،تا من که علوم امروز را می شناسم؛و این مسئله،کاملاً طبیعی است. امّا جهان بینی اسلامی،توحید اسلامی،جهان شناسی و انسان شناسی اسلامی،قابل تغییر نیست. دوّم،ارزش های اخلاقی است.ارزش های اخلاقی که در اسلام بر روی آنها تکیه می شود،ثابت...
-
اسلام مترقّی:(3)
شنبه 17 شهریور 1397 12:19
«امامت»،یک منصب نیست،یک خصلت است.و این یکی از اشتباهات رایج در اندیشه و زبان ما است،که می گوئیم حقّ «علی(ع)» را پایمال کردند!حقّ خانوادهء پیغمبر(ص) را از میان بردند!چه می گوئیم؟«علی(ع)»،خود،حقّ است؛خاندان «علی(ع)»،خود یک حقّ است.در اینجا این حقّ مردم است که پایمال شده است. حکومت «علی(ع)»،ارزش های متعالی خاندان...
-
اسلام مترقّی:(2)
شنبه 17 شهریور 1397 10:05
نظام قاسط،قدرت شرّ قاسط،همان «خنّاس» است؛و معنای خنّاس،پنهان کاری است،که «در درون های ناخودآگاه تودهء مردم وسوسه می افکند؛عقل و خودآگاهی شان را می خورد،و به کمک «نفّاثه»ها،که به نام دین و علم و فکر،در اذهان مردم و درایمان ها و پیمان ها و پیوندهای جامعه افسون می دمند،و با بهره برداری از عقده های حسدِ ضعیف النّفس های...
-
اسلام مترقّی:(1)
جمعه 16 شهریور 1397 23:12
اسلامِ مادونِ علم،رفتنی است!اسلام و تشیّع راستین،ماوراء علم است. اسلامِ ایران،یعنی تشیّع،که سرچشمهء الهام و کانون وحی اش دو تا است:نبوّت و ولایت،قرآن و نهج البلاغه،محمّد(ص) و علی(ع). ولایت«علی(ع)»،یعنی تَبَرّا و تَوَلّا،بیزاری از دشمنان «علی»،دوستی دوستداران «علی»،حُبّ«علی(ع)» و ایمان به «محمّد(ص)».این است اسلامِ...
-
حدیث نفس:(10)
جمعه 16 شهریور 1397 11:51
انسان،به میزان برخورداری هائی که در زندگی دارد،انسان نیست.بلکه درست به اندازهء نیازهائی که در خویش احساس می کند،انسان است.هرکس به میزانی انسان تر است،که نیازهای کامل تر،متعالی تر و متکامل تر دارد. آنان که غنی ترند،محتاج ترند. خدا آدم را آفرید،تا او معبر رام و همواری گردد،در زیر گام های ارادهء خداوندی؛انسان مسیر خدا و...
-
حدیث نفس:(9)
جمعه 16 شهریور 1397 07:27
من همیشه آرزو می کردم که،ای کاش هایدگر – یا حدّاقلّ سارتر – مولویِ ما را می شناخت.اگر می شناخت،هم مولوی از این غربت و ذلّتِ در دست ما بودنش،نجات پیدا کرده بود،و هم هایدگر؛که من احساس می کنم روح مولوی،مثل پرنده ای مضطرب و ملتهب در اطراف این قلعهء مرموزی که اسمش شرق،عرفان و دین است،دائماً می پرد و پرواز می کند،و دائماً...
-
حدیث نفس:(8)
پنجشنبه 15 شهریور 1397 23:29
من نه پاسدار شب و دوستدار تاریکی و تنهائی ام،که آرزومند صبحم و چشم به راه سحرم.و بارها در دل ظلمت شب،در نماز و در دعا از خدایم خواسته ام،که صبحی فرا رسد،و بر لب های خاموش و کبود افق،لبخند سپیده ای بشکفد؛و شب بمیرد و شمع فرو میرد. بگذار سپیده سر زند؛چه باک که من بمیرم،و شبنم فرو خشکد،و شبگیر خاموش شود،و شباهنگ(مرغ حقّ)...
-
حدیث نفس:(7)
پنجشنبه 15 شهریور 1397 19:55
من از هر چه که انسان تاکنون،بر روی این خاک بنا کرده است،پنج چیز را دوست می دارم،نه که دوست تر می دارم،نه،دوست می دارم: محراب را و مناره را و پنجره را و شمع را و آینه را. محراب را که تنها گوشهء تمیزی است،بر روی این خاکستانی که،همه جایش را به آدمی زاده آلوده اند.تنها جائی در زمین که روزمرّگی ها و پلیدی های زندگی کردن،در...
-
حدیث نفس:(6)
پنجشنبه 15 شهریور 1397 12:55
خودخواهی های بزرگ،با «آوازه» و «عشق»،سیراب می شوند؛امّا دردمندی ها و اضطراب های بزرگ ،در انبوه نام و ننگ،در گرمای مهر و عشق،همچنان بی نصیب می مانند. آن «امانت» که خدا بر زمین و آسمان ها و کوه ها عرضه کرد و از برداشتن اش سر باز زدند،و انسان برداشت،نه عشق است و نه معرفت و نه طاعت؛ «مسئولیّتِ ساختنِ خویش» است.کاری که در...
-
حدیث نفس:(5)
پنجشنبه 15 شهریور 1397 08:06
حرف های اصیل،حرف هائی نیستند که برای «شنیدن» زده می شوند؛حرف هائی هستند که برای«زدن» زده می شوند.نوشته های اصیل،نوشته هائی نیستند که برای خواندن نوشته میشوند؛نوشته هائی اند که برای «نوشتن» نوشته می شوند.این حرف ها و این نوشته ها است که،همیشه خطاب به نوع چهارّم از آدم هایند. حرف هائی که خود آدم نیز در آن جا،مستمع...
-
حدیث نفس:(4)
چهارشنبه 14 شهریور 1397 21:40
«آشنائی» ،نیاز انسان است،کار روح است.اگر کسی به آدم «پی بَرَد»،آن «منِ صمیمی و ناب و پنهانیِ»ما را بفهمد،احساس خویشاوندی و آشنائی ای کتمان ناپذیر در ما پدید می آورد که وصف ناپذیر است.تنها در این حالت است که یک روح،می بیند که در این دنیا دو نفر است،چند نفر است؛تنها نیست.و این توفیقی است که حتّی خدای بزرگ و توانا را شاد...
-
حدیث نفس:(3)
چهارشنبه 14 شهریور 1397 12:35
با همهء ایمانی که به سرنوشت مردم دارم؛و زندگی ام را همه،وقف مردم کرده ام،و این کلمه را می پرستم،امّا هرگز دلهرهء این را نداشته ام که مرا چگونه میشناسند و از من چه می گویند؟زیرا نه به خودم اهمّیّت می دهم،که وسوسهء آن را داشته باشم که مرا درست بشناسند؛و نه به بینش و فهم عموم اعتقادی دارم که مرا چگونه خواهند دید و خواهند...
-
حدیث نفس:(2)
چهارشنبه 14 شهریور 1397 08:14
بزرگترین شاعر فارسی،مولوی است؛و حافظ مرید کوچک او و شاگرد او است.مولوی،جدّی تر و عظیم تر از آن است که بشود با او رفیق بود،مأنوس بود،معاشرت کرد.باید به خدمتش رسید و به او ارادت ورزید،و از آن کورهء عظیم آفتاب،گرما و نور گرفت. مولوی،جدّی و خشن است.مرا می ترساند؛سنگینی روحش،جانم را به ستوه می آورد.با او نمی توان هم سفر...
-
حدیث نفس:(1)
سهشنبه 13 شهریور 1397 23:28
«دردها» و «حرفها»ی بسیاری داشتم که زمانه،مجال به در انداختنش را نداد. تنها نعمتی را که برای تو،در مسیر این راهی که عمر نام دارد آرزو می کنم،تصادف با یکی دو روح خارق العاده،با یکی دو دل بزرگ،با یکی دو فهم عظیم و خوب و زیبا است! چرا نمی گویم بیش تر؟بیش تر نیست.«یکی»،بیش ترین عدد ممکن است.«دو » را برای وزن کلام آوردم،و...
-
خودسازی در جهتِ ساختنِ جامعه:(58)
سهشنبه 13 شهریور 1397 19:42
مردم عوام،پیامبران را بیشتر به عنوان عناصری ملکوتی،لاهوتی،ماوراءالطّبیعی و آسمانی می پندارند؛در حالیکه فلسفهء اساسی این داستان،در آموزندگی آن است.باید قهرمان داستان،انسانی چون سایر انسانها باشد؛آنهم با کوله باری از ننگ و گناه. عمل حرّ ابن یزید ریاحی ،قدرت و ظرفیت آن را دارد که تمامی ابعاد وجود انسانی را حکایت کند. نمی...
-
خودسازی در جهتِ ساختنِ جامعه:(57)
سهشنبه 13 شهریور 1397 13:10
اوّلین کاری که«سلام» می کند و اوّلین نقشی که دارد،احضار کسی است که مخاطب سلام شماست.این مسئله،خیلی مهمّ است که امکان ندارد که شما به مغایب و فردی که غایب است،به کسی که نیست،سلام کنید.همین قدر که شما می گوئید سلام،مخاطبی را در برابر خودتان حسّ می کنید،پس طبیعتاً سلام یک نقش ضدّ تنهائی را بازی می کند. اوّلین سلام نماز...