عقل و دین

بیان مسائل دینی به زبان عقلی

عقل و دین

بیان مسائل دینی به زبان عقلی

افکار اقبال لاهوری (1):

1.ظهور اقبال نشان می دهد که فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی و ایمان اسلامی،استعداد خودش را در ساختن و پرداختن اندیشه ها و شخصیت هائی در سطح جهانی حفظ کرده است.

2.کسانی که از جهل مردم و از خواب مردم و از تعصبهای تنگ نظرانهء بینش عوام تغذیه می کنند،بزرگترین دشمن شان،دشمنان رویاروی اسلام نیستند،دشمن اینها،استعمار نیست،دشمن اینها کفر نیست،بلکه کفر و استعمار،پشتوانهء اینهاست،دشمن اینها مسلمانان بیدار کننده و راستین و درستند.اقبال ها می توانند عوامل ارتجاعی را نابود و مسلمانها را بیدار کنند.روشنفکرهای متجدد مآب فرنگی مآب،کوچکترین تأثیری روی توده های مردم مسلمان ندارند.

3.بی شک جامعهء شیعه،بیش از جامعهء بزرگ اسلامی غیر شیعه،مدیون این مرد است و باید از او ستایش کند،چه،او یک شیعه در جامعهء شیعی نیست که ستایش اش از علی(ع)،وجههء عمومی و حیثیت و پاداش برایش داشته باشد.

4.هنگامیکه یک انسان بزرگ را می شناسیم که در زندگی موفق زیسته است،روح او را در کالبد خویش می دمیم و با او زندگی می کنیم،و این ما را حیاتی دوباره می بخشد.

5.من یک انسان هستم و در این طبیعت و در این جهان بزرگ،باید بدانم که به نام یک موجود انسانی چه کاره هستم؟برای چه آمده ام و برای چه باید زندگی کنم و معنای آفرینش و روح و تدبیری که بر آفرینش تسلط دارد چیست؟

6.من وابسته به جامعه و امتی به نام امت اسلامی هستم و سرشتم و سرنوشتم و احساس و تربیتم با این امت پیوند دارد و این امت در وضعی است و از عواملی رنج می برد که من نمی توانم در برابرش بی مسئولیت بمانم.نمیدانم بر چه مبنائی احساسم را استوار سازم و به چه چیزی معتقد باشم؟

7.از طرفی تمام پریشانی هائی را که بشر قرن بیستم و بشر متمدن امروز دارد،من هم دارم و اگرچه من شرقی از این تمدن جدید استفاده ای نمی برم و از مواهبش بی بهره هستم،ولی از همهء فساد ها و رنج ها و بیماری ها و بدبختی هایش برخوردارم و حتی بیشتر از خود اروپائی ها؛در عین حال،درد ها و پریشانی های یک جامعهء عقب مانده را نیز باید احساس کنم.از بیماری های روحی و یأس های فلسفی و تنهائی و از همهء انحطاط ها و انحرافات و فسادهای قرن بیستم و تمدن پیشرفتهء جدید،باید در رنج باشم.

8.من وقتی به اقبال می اندیشم،علی گونه ای را می بینم:انسانی را بر گونهء علی(ع)؛اما بر اندازه های کمّی و کیفی متناسب با استعدادهای بشری قرن بیستم.

ادامه دارد......

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.